نخستین آگهیهای روزنامههای ایرانی در دوره قاجار +تصویر
نخستین آگهیهای روزنامههای ایرانی در دوره قاجار که برجا مانده است،
نشان دهنده این است که اکثر این آگهی ها بیشتر دولتی بوده و بازتاب اقدامات و تصمیمات دولت می باشند.
آنچه امروز ما را از دریچه رخدادهای تاریخ اجتماعی با تصویرهای به جای مانده از زندگی گذشته ایرانیان پیوند میدهد «تغییر نام روزنامچه اخبار دارالخلافه طهران به روزنامه وقایع اتفاقیه» است.
انتشار روزنامه در ایران به نیمه نخست حکومت قاجار بازمیگردد.
مطالب نخستین آگهیهای روزنامههای ایرانی در دوره قاجار
روزنامههای نخستین، بیشتر دولتی و بازتابنده اقدامات و تصمیمات دولت به شمار میآمدند.
روزنامچه اخبار دارالخلافه طهران که بعدها وقایع اتفاقیه نامیده شد، سرآمد و قافلهسالار این جریان به شمار میآید.
نخستین آگهیهای روزنامههای ایرانی در دوره قاجار ، کمتر تصویری از زندگی اجتماعی مردمان زمانه خود به دست میدهند.
از آنرو که بیشتر رسانه حکومت و دولت به شمار میآمدند تا جامعه.
از میان آنها اما به شیوهای دیگر میتوان از وضعیت زندگی مردم آگاهی یافت؛
از دریچه آگهیهای بازرگانی! از این منظر تا اندازهای میتوان دریافت دستکم صورت زندگی مردم از جنبه اجتماعی و همگانی چگونه بوده است؛
نیازهایشان چه بوده است،
در پی چه چیزهایی بودهاند و نیز چه رخدادهایی در زندگیشان روی میداده است.
****
نمونه هایی از نخستین آگهیهای روزنامههای ایرانی در دوره قاجار
حراج اموال و املاک فردِ درگذشته، از جمله آگهیهایی است که در نخستین آگهیهای روزنامههای ایرانی در دوره قاجار منتشر شده است.
از فراوانی این نمونه آگهی در آن روزگار و نیز مراجعه به تاریخ شفاهی زندگی رجال و اعیان روزگار قاجار اینگونه به نظر میرسد که خانوادههای ثروتمند در آن زمان در بسیاری موارد پس از درگذشت بزرگ خانواده، بخشی از اموال و داراییهای منقول و غیر منقول وی را به حراج میگذاشتهاند.
کتابخانه شخصی و اشیای تزیینی از جمله اموالی به شمار میآیند که به حراج میگذاشتهاند.
از حراجیهای مشهور دوره قاجار میتوان به حراجهای امینالسلطان، معیرالممالک و فرهاد میرزا پس از درگذشتشان اشاره کرد.
یادگاری از حراجهای مشهور خانوادههای اعیان قاجاری
کتابخانه فرهادمیرزا، شاهزاده قاجاری، از مجموعههای پرآوازه کتاب بود که با سروصدای فراوان به حراج رفت.
آنگونه که خانم رزت ملک، دختر حاج حسین آقا ملک بنیانگذار و واقف کتابخانه و موزه ملی ملک برای نگارنده توصیف کرده است، این فرهنگدوست و واقف بزرگ، خود، قلمدانی لاکی ساخته، به میرزا علیاصغر خان امینالسلطان «اتابک اعظم» پیشکش کرده و پس از مرگ این صدراعظم نامدار قاجار، همان قلمدان را در حراج اموال وی خریده و به گنجینه آثار کتابخانه و موزه ملی ملک افزوده است.
حصارها میرود و تهرانی که دارالخلافه میشود
تهران در روزگار پادشاهی ناصرالدین شاه قاجار، دورانی پرهیاهو و التهاب را از سرمیگذراند.
این پادشاه ماجراجو و تجددخواه قاجار که در مسافرتهای خود به فرنگستان با تصویری تازه از پیشرفت در کشورهای اروپایی روبهرو شده بود، برآن بود با الگوگیری از دگرگونیهای جهانی، ایران و به پیروی از آن تهران را از نو بسازد.
اندیشه تبدیل تهران به «دارالخلافه ناصری» در پی همین اندیشه در سر وی افتاد.
تهران در عصر ناصری
جاذبههایی که در پایتخت پدید آمد،
جریان مهاجرت از شهرهای دیگر بدان جا را موجب شد.
این مساله در کنار افزایش جمعیت ساکنان شهر و نیز ترقیخواهی شاه، حکومت را برآن داشت حصارهای قدیم شهر را بردارد و آن را گسترش دهد.
آگهی «فروش زمینهای بیرون دارالخلافه به دلیل ازدیاد جمعیت»در نخستین آگهیهای روزنامههای ایرانی در دوره قاجار بیانگر این دگرگونی مهم است.
تهران از همان روزگار در آغاز فرآیندی جای گرفت که شهر را در گذر دههها به یک پدیده قابل مطالعه تبدیل کرد.
عرصه رویارویی طبابت سنتی و پزشکی نوین
روزگار میانی قاجار را میتوان دوره آغاز دگرگونی پزشکی در ایران و رویارویی دو اندیشه سنتی و نو در زمینه طبابت برشمرد.
با تاثیرپذیری ایران از دگرگونیهای علم پزشکی در جهان آن روز، قلمرو طبابت سنتی ایران که تا آن روزگار قدرتمندانه همه شئون پزشکی ایرانیان را در دست داشت، با جریانی نو روبهرو شد؛
پزشکان فرنگی یا طبیبان ایرانیِ فرنگدیده با دانستههایشان درباره علم نوین پزشکی، جریانی را آغاز کردند.
این جریان در آگهیهای روزنامههای آن دوران به فراوانی و روشنی، اهمیت مساله را نشان میدهد.
تبلیغ پزشکان در نخستین آگهیهای روزنامههای ایرانی در دوره قاجار
از رواج داروهای فرنگی گرفته تا تبلیغ پزشکان جدید و دواخانههای مدرن، در این آگهیها دیده میشود.
موضوع دیگر در این زمینه، نگاهی نیکاندیشانه است که در این دوره نسبت به طبابت وجود داشته و در آگهیها بروز یافته است.
پول نگرفتن از فقرا برای معالجه بیماران، موضوع بسیاری از آگهیهای یادشده است.
این مطلب نماینده وجود پررنگ این اندیشه در جامعه ایران آن روزگار به شمارمیآید.
مجوز طبابت دکتر صفیه رفعت جاه / عکس از آرشیو دنیای زنان در عصر قاجار
و ناگهان عکاسخانهها پدیدار شدند
بخشی از تصویری روشن که امروزه از تاریخ معاصر ایران در دست داریم،
وامدار رواج صنعت عکاسی از روزگار ناصرالدین شاه قاجار و توجه ویژه وی به این سوغات فرنگ است.
با وجود آن که گونهای از عکاسی از زمان محمدشاه قاجار، پدر ناصرالدین شاه در ایران پدید آمده بود،
اما پشتیبانی و علاقه این پادشاه فرنگدیده موجب شد
آرامآرام عکاسخانههایی در ارگ سلطنتی و نیز تهران پدید آید.
نخستین آگهیهای روزنامههای ایرانی در دوره قاجار فراوان با موضوع «فروش لوازم عکاسی و هزینه گرفتن عکس» در نخستین روزنامههای ایرانی میبینیم که بیانگر رونق این صنعت در آن زمان بوده است.
نفر وسط احتمالا پهلوان ابراهیم حلاج یزدی، یکی از پهلوانان مشهور ایران در دوران ناصری / عکس از کتابخانه موزه ملی ملک
مدرسههای جدید و کتابهای تادیب الاطفال
پدیده «تعلیم و تربیت اطفال» به شیوهای نو و متفاوت از تربیت سنتی و مکتبخانهای، از میانههای دوره قاجار به استناد منابع تاریخی مطرح میشود.
کوشش برخی مصلحان اجتماعی در ایران برای رواج مدرسههای نوین از آن روزگار به پیدایش این نهادهای آموزشی در کنار مکتبخانهها میانجامد.
در کنار این دگرگونی، تالیف و انتشار کتابهای آموزشی برای کودکان، دستاوردی است که زمینه را برای آشنایی بیشتر جامعه و خانوادهها با تعلیم و تربیت کودکان به شیوه نو فراهم میآورد.
آگهیهای مربوط به انتشار کتابهای «تادیب الاطفال» در روزنامههای میانههای دوره قاجار، نمایشدهنده گسترش اندیشه یادشده به شمار میآید.
منبع: روزنامه شهروند
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید?در گفتگو ها شرکت کنید!