نقش رسانه ها در مدیریت بحران های اجتماعی ـ بخش سوم
ایران یکی از کشورهایی است که همواره در معرض بحرانهای مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی قرار داشته است. هر جا که بحران وجود دارد به ابزار مدیریت آن و رسانه نیاز است. در ادامه مطالب گذشته با عنوان نقش رسانه ها در مدیریت بحران های اجتماعی در این نوشتار هدف مدیریت بحران و انواع مدیریت بحران مورد بررسی قرار می گیرد.
هدف مدیریت بحران
به بیان مک کارتی، هدف اصلی مدیریت بحران، دستیابی به راه حلی معقول برای برطرف کردن شرایط غیرعادی »به گونه ای است که منافع و ارزش های اساسی، حفظ و تامین شوند. این هدف دربرگیرنده سیاست جاری است و از طریق فرآیندهای اجبار و انطباق پیگیری می شود تا در نهایت به گرفتن بیشترین امتیازات ممکن از دشمن بیانجامد و موقعیت و جایگاه خودی، تا حد امکان، بدون هرگونه تزلزلی حفظ شود.
مدیریت بحران هم شامل هدف مثبت یا سنتی حفظ اهداف ملی است و هم شامل هدف منفی، یعنی اطمینان از اینکه شرایط از کنترل خارج نشود و به جنگ تبدیل نشود. بحران نه تنها ایجاد کننده خطر عمدی است، بلکه خالق نیز هست. بحران نه تنها در نتیجه تصمیمات عمدی،اقدامات معین یا انتخاب آگاهانه، بلکه به سبب وقایعی همچون فرآیند خبرگیری و خبردهی یا از دست دادن تسلط بر وقایع، منجر به اعمال خشونت شود.
بنابراین به بحرانهای سیاسی، نظیر هر بحران دیگر یک سلسله شاخص های عام همچون:فشردگی زمان، شدت تنش، تهدید جدی نسبت به اهداف اولویت دار، آثار استهلاک طولانی و … دارند . اما از منظری معطوف به بحرانهای سیاسی، میتوان شاخصهای برجسته این نوع بحران را در پدیدههایی نظیر بی ثباتی سیاسی، بی اعتمادی سیاسی، عدم مشارکت سیاسی، ناکارآمدی سیاسی، تشدید تنش های سیاسی درون نظام و میان رهبران، تعمیق شکاف میان مردم و نظام دانست.
از طرفی می توان گفت که بحران سیاسی، بحران مشروعیت نظام حاکم و گفتمان سیاسی مسلط است . آنگاه که نخبگان سیاسی جامعه استعداد و قابلیت تولید ارتباطات و مناسبات مبتنی بر اعتماد و مقبولیت خود را از دست می دهند و نظام سیاسی دچار ناکارآمدی می شود، بحران های سیاسی حادث می شوند.
انواع مدیریت بحران
در یک تقسیمبندی کلی، ارتباط بحران و رسانه را میتوان به سه دسته تفکیک کرد: بحران در خارج سازمان رسانهای، بحران در داخل سازمان رسانهای و اداره بحران به وسیله رسانه. هر کدام از دستهبندیهای فوق، به بررسی جداگانه نیاز دارد و مقالۀ مستقلی را میطلبد
اما در اینجا، به هر یک از تقسیمبندیهای مذکور از بحران، به اختصار اشاره میکنیم:
-
بحران در داخل سازمان رسانهای
بحران در داخل سازمان رسانههای خبری، تقریباً با بحرانهای داخلی سازمانهای غیررسانهای مشابه است. هنگامی که سازمان خبری نتواند به نیازهای مخاطبان در مواقع بروز بحران در محیط بیرونی (خارج از سازمان رسانهای) پاسخ دهد و یا عوامل درون سازمان، کارایی و عملکرد مطلوب و مورد انتظار را مانع شود، به حدی که نیازهای فزایندۀ خبری مخاطبان هنگام بحران تأمین نشود، در این صورت میتوانیم بگوییم که رسانه در ایفای مأموریت و وظایف ذاتی خود با بحران مواجه شده است.
این بحران به هر علت درون رسانهای (مثل نیروهای ناکارآمد، بینظمی، ناکارآمدی ساختار تشکیلاتی و غیره) و یا برون رسانهای (ممانعت دستگاههای انتظامی و امنیتی، گروههای فشار و غیره) که روی دهند، ناتوانی در پاسخگویی و تأمین نیازهای خبری مخاطبان و به گفتۀ دکتر ساروخانی “اختلال” در عملکرد سازمان رسانه را موجب میشود.
اختلال برای رسانه عبارت است:
از زمانی که کارکردها و مأموریتهای سازمان رسانه در ارتباط متقابل با مخاطبان (افراد، گروهها و سایر سازمانها) اثربخشی خود را از دست میدهد و تولید اخبار و اطلاعات فاقد تازگی میشود. .
در همین زمینه دکتر فرهنگی میگوید: اختلالات به کلیه عوامل و پدیدههایی اطلاق میشود که موجب تضعیف اثربخشی فرآیند ارتباطی میگردد . وقتی نظم اجتماعی به هم میخورد مردم بیش از آنچه رسانهها میتوانند فراهم کنند تشنه اطلاعاتاند. در طول بحران، عامه مردم برای گرفتن اطلاعات منحصراً وابسته به رسانهها هستند تا بتوانند اخباری را از مقامات رسمی و خصوصی که برای بقایشان حیاتی هستند، دریافت کنند.
مردم از رسانهها انتظار دارند تا اطلاعات، توضیحات و تفاسیری را که در مورد بحران پیش آمده بشنوند . مطالعاتی که انجام گرفته نشان میدهند که اکثر آمریکاییان در ۲۴ ساعت اول بعد از وقوع حادثه ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱ به تلویزیونهای خود چسبیده و از جلوی آن تکان نمیخوردند. آنچه که مسلم است رسانهها در چنین شرایطی اگر نتوانند نیاز خبری و اطلاعاتی مخاطبان را تأمین کنند، خود به بحران دچار میشوند.
-
بحران در سازمان غیررسانهای
بحران در سازمان غیررسانهای شامل بحرانهایی است که در خارج از سازمانهای رسانهای روی میدهد و این سازمانها ممکن است برای مدیریت آن (کوچکنمایی، جلوگیری از گسترش شایعات و…) از ابزار رسانه هم استفاده کنند. به عنوان مثال در صورت اعتصاب در سازمان خودروسازی، چگونه این سازمان با رسانه ارتباط داشته باشد تا بحران کوچکسازی شود؟ نکتۀ مهم در مدیریت این نوع بحران این است که سازمان درگیر در بحران، انگیزۀ بالا برای ارتباط با رسانه و پوشش دادن بحران براساس سیاستهای خود و یا هماهنگی با رسانه برای انعکاس واقعیتها، مقابله با شایعات، کوچکنمایی و غیره دارد.
کافمن استراتژیهای پاسخ سریع به بحران، جریان باز و سریع اطلاعات و دادن پیامهای صادقانه دارای مضمون منطقی برای مدیریت بحران پیشنهاد داده است فاین این استراتژی را توسعه داد و نشان دادن همدردی و متمرکز کردن سخنگوهای آموزش دیده و تعیین عملکرد آنها را به استراتژیهای کافمن اضافه کرد. این استراتژیها را وزارت دفاع آمریکا در تعامل با رسانهها در حملۀ ۱۱ سپتامبر به کار گرفت. این حمله وزارت دفاع را در یک شرایط استثنایی قرار داد که باید هم از طریق رسانهها به مردم اطلاعرسانی میکرد و هم از اطلاعات طبقهبندی شده محافظت میکرد .
-
اداره بحران به وسیله سازمان رسانهای
در اداره بحران به وسیله رسانه، خلاف بحران سازمان غیررسانهای (که برای ارتباط با رسانه و پوشش دادن بحران براساس سیاستهای خود انگیزۀ بالایی داشت)، این سازمان رسانهای است که به علت ارزشهای خبری بالا و زیاد وقایع بحرانی، فعال است و ناگزیر است با توجه به مأموریت خود، وقایع بحرانی را پوشش خبری دهد.
رسانهها، در شرایط بحران، نقش بسیار مهمی دارند. در واقع هم بحرانهای بیرونی باید به وسیله رسانهها مدیریت شوند و هم اینکه رسانه با عملکرد صحیح، به موقع و پاسخ به نیازهای مخاطبان خود به بحران مبتلا نشوند.
براساس آنچه که گفته شد مدیریت بحران میتواند در داخل رسانه، خارج رسانه و به وسیله رسانه باشد و این مدیریت در هر یک از انواع سهگانه مذکور از عوامل متعددی اثر میپذیرند؛ در این مقاله فقط به چگونگی و مباحث مربوط به اداره بحران به وسیله رسانه و عوامل مؤثر بر کارکردهای آن میپردازیم.
ادامه دارد
منبع : شارا
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید?در گفتگو ها شرکت کنید!