تصورات رایج اما غلط درمورد بازاریابی محتوایی
تعرفه: بازاریابی محتوایی در ایران هنوز هم جوان است. و اگر بخواهیم خوشبین باشیم، همین جوانی باعث شده که حتی کارشناسان محتوا هم تصورات غلطی راجع به آن داشته باشند. در این یادداشت، ۳ مورد از این تصورات رایج اما غلط را بررسی خواهم کرد:
۱- محتوا تعریف مشخصی ندارد
اگر واژهی بازاریابی محتوایی را به انگلیسی یا فارسی در گوگل جستوجو کرده باشید و تعداد نتایج را دیده باشید، ممکن است به نظرتان مسخره بیاید. اما واقعیت این است که تعداد زیاد تعریفهای موجود از محتوا و بازاریابی محتوایی و تفاوتهایی که بین آنها وجود دارد، باعث شدهاند این تصور میان خیلیها رایج شود.
به همین خاطر است که وقتی من -به عنوان یک مشاور یا فریلنسر- از محتوا حرف میزنم، معمولا مجبورم منظورم را بیشتر توضیح بدهم. چون معنایی که در ذهن من است، میتواند با معنایی که در ذهن مدیران یک سازمان یا افراد دیگر وجود دارد کاملا متفاوت باشد.
از طرف دیگر، برخی کارشناسان محتوا در ایران با ارائهی تعاریف متفاوت به این تصور دامن زدهاند. اتفاقی که به نظر میرسد بیش از هر چیز دیگر، ریشه در تلاش برای همهچیزدان نشان دادن خودشان در عین بیسوادی باشد. در نتیجه بهتر است برای رسیدن به یک تعریف درست، به منابع اصلی و مرجع در این حوزه مراجعه کنیم.
تعریف محتوا و بازاریابی محتوایی را آوردهام. اما برای یادآوری، تعریف ساده و یکخطی جو پولیتزی (پدرخواندهی بازاریابی محتوایی) را تکرار میکنم:
«اطلاعات محکمی که چیزی به مخاطب یاد میدهد، او را درگیر میکند یا باعث سرگرمیش میشود.»
منظور از محکم بودن اطلاعات این است که همراه با یک نقطهنظر باشد و بتواند مخاطب را قانع کند. منظور از درگیر شدن هم تعاملیست که بین مخاطب و محتوا برقرار میشود.
با یک جستوجوی ساده میتوانید به تعاریف مختلفی از محتوا برسید. مهم این است که یکی از آنها را انتخاب کنید و همیشه از همان تعریف ثابت استفاده کنید. با این کار مطمئن خواهید شد که تمام اعضای تیم و همکارانتان و البته مشتریان احتمال، تصور یکسانی از مفهوم محتوا دارند. در نتیجه میتوانید راحتتر درمورد فرآیند بازاریابی محتوایی با آنها صحبت کنید.
۲- بازاریابی محتوایی نوعی تبلیغ است
هرکسی که کار محتوا کرده باشد، میداند که تبلیغات و بازاریابی محتوایی با یکدیگر فرق دارند. و اکثر برندها به هردوی این موارد احتیاج دارند. اما درصد بالایی از همین برندها، تمام فعالیتهای بازاریابی را به هم میچسبانند و نتیجهی آنها را یک چیز میبینند.
اگر نتوانید فرق فرآیندهای بازاریابی محتوایی و تبلیغات و اهداف متفاوت آنها را به همکاران یا مشتریانتان توضیح دهید، باعث ایجاد حس سردرگمی و ناامیدی از نتایج در آنها خواهید شد. اما واقعا تفاوت این دو چیست؟
نقش تبلیغات رساندن پیام برند به مخاطب است. تبلیغ میکنیم تا محصولمان را معرفی و ترویج کنیم و میزان مطلوبیت نسبی برندمان را افزایش دهیم.
نقش بازاریابی محتوایی جلب توجه مخاطب و ایجاد رابطهای ادامهدار بین او و برند است. بازاریابی محتوایی میکنیم تا نظر دیگران نسبت به برند را بهبود ببخشیم و اعتبارمان را بیشتر کنیم، میزان علاقهی آنها به محصولمان را افزایش دهیم و ارتباطات بلندمدت بسازیم.
همانطور که میبینید، تبلیغ و بازاریابی محتوایی کارکردها و فرآیندهای متفاوتی دارند و نمیشود یکی را زیرمجموعه یا جایگزین دیگری دانست.
یک مثال ایرانی: بنرهای متنوعی که طی چند ماه گذشته از تپسی دیدیم، نمونهی تبلیغات بودند. برخی از پستهای وبلاگ تپسی، نمونهی بازاریابی محتوایی هستند.
۳- معتبر بودن با واقعی بودن یکیست
هرکسی که بازاریابی محتوایی را بداند به شما خواهد گفت که تنها راه جلب اعتماد مخاطب و نگه داشتن در بلندمدت، واقعی بودن در محتواست. یعنی باید در محتوایتان واقعیت را بگویید و اینقدر به این کار ادامه دهید که نام شما با واقعیت مترادف شود.
اشتباه اکثریت غالب برندها در این زمینه، یکسان پنداشتن معتبر بودن با واقعی بودن است. این برندها فکر میکنند که اگر اطلاعات غلط به مخاطب ندهند، در طول زمان اعتبار لازم را پیدا خواهند کرد. و با کسب این اعتبار، همه به برندشان اعتماد خواهند داشت. این یک تصور قابل درک اما اشتباه است. برندهای زیادی هستند که محتوای معتبری منتشر میکنند اما در نهایت نمیتوانند اعتماد مخاطبین مورد نظرشان را به دست بیاورند.
اما فرق معتبر و واقعی چیست؟
فرض کنید من در روستای ایکس زندگی میکنم که هفتهی پیش در آن سیل آمده. اگر من درمورد تجربهی زندگی پس از سیل بنویسم، محتوایی کاملا واقعی تولید کردهام. اما اگر کسی که در این روستا زندگی نمیکند و قبلا هم تجربهی مواجهه با سیل را نداشته از وضعیت زندگی بعد از سیل در روستای ایکس بنویسد، میتواند معتبر باشد (در صورتی که اطلاعات غلط ندهد) اما قطعا واقعی نیست.
حالت ایدهآل این است که محتوای شما هم معتبر باشد و هم واقعی. به همین خاطر باید از کسانی استفاده کنید که موضوع محتوای شما را زندگی کردهاند. این افراد میتوانند اعضای تیمتان باشند یا کسانی خارج از سازمان که برای تولید محتوا از آنها مشورت میگیرید. در هر صورت، مطمئن باشید که مخاطب میتواند محتوای واقعی را تشخیص دهد. و این نوع محتوا، اعتماد او نسبت به برند شما را در طول زمان افزایش خواهد داد.
این مورد، احتمالا رایجترین اشتباه بین برندهای ایرانیست. یک نگاه به آگهیهای استخدام کارشناس محتوا و شرایطی که برای آن تعریف شده، وجود این تصور اشتباه بین مدیران را به شما نشان خواهد داد.
انتهای پیام/
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید?در گفتگو ها شرکت کنید!