۱۰ تحول در آینده صنعت رسانه – بخش اول
۱۰ تحول در آینده صنعت رسانه درحال رخ دادن است که صاحبان کسب و کار و بنگاه های اقتصادی برای موفقیت در کار خود باید در پنج سال آینده به آن ها توجه کنند. برخی از این تحولات از هماکنون مشهودند و برخی سختتر قابل رویتاند. پیشنهاد می کنیم برای آشنایی با ۱۰ تحول در آینده صنعت رسانه این نوشتار را در دوبخش مطالعه کنید.
۱ – توجه به الگوی رفتار کاربران
دوران ویژگیهای جمعیتشناسی به سر آمده؛ اکنون دوران «الگوی رفتار کاربران» است.
در دنیای غرب، تقریباً همه مردم به نوعی دیجیتالی شدهاند. با توجه به رشد سرسامآور روند دیجیتالی شدن و دسترسی آسان و مناسب به خدمات دیجیتالی، دیگر نمیتوان سن مشتری را (که یکی از ویژگی اصلی جمعیتشناختی است) ویژگی قابل اعتنایی به حساب آورد (در آمریکا ۲۵ درصد خریداران موبایل بالاتر از ۵۵ سال سن دارند).
نمودار زیر نشان میدهد که جنسیت (یکی دیگر از ویژگیهای جمعیتشناختی) نیز وجه تمایز خاصی را نشان نمیدهد.
به طور مثال شمار زنان بالای ۵۰ سال که بازیهای ویدیویی میکنند طی سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۳، ۳۲ درصد افزایش یافته است. اگر ما کماکان مثل سابق روی ویژگیهای جمعیتشناختی تکیه کنیم، فرصتهای بازرگانی را از دست خواهیم داد. به جای ویژگیهای جمعیتشناختی باید توجه خود را به این معطوف کنیم که کاربران را براساس الگوهای رفتاریشان، به چه اقشار و لایههایی میتوان طبقهبندی کرد.
۲ -توجه به تجربه مشتری
تجربه کردن و چشیدن بیش از هر چیز دیگری اهمیت دارد.
به قول «جف بزوس»، بنیانگذار آمازون: «برای ما مشتریانمان، مثل مهمانهایی هستند که به یک جشن دعوتشان کردهایم. وظیفه ما به عنوان میزبان این است که هر روز کار مهمی انجام بدهیم تا مشتری از هر لحاظ چیز بهتری نسبت به روز قبل تجربه کند.»
آنچه کاربر تجربه میکند و «تجربهکاربر» اصطلاحی است که در ۱۰ سال گذشته ورد زبان همه بوده، اما از این به بعد بیشتر شنونده عبارت «تجربهمشتری» خواهید بود. شرکتها باید به طور جدی شروع کنند به این پرسش از خودشان که آنها واقعاً چه چیزی دارند میفروشند و این نکته را درک کنند که برای مشتری چشیدن یک تجربه عالی به مراتب از خود کالا اهمیت بیشتری خواهد یافت. در دنیای دیجیتال، همیشه برای کالا یا خدماتی که شما ارائه میدهید، جایگزینهایی وجود دارد. بنابراین باید توجه خود را معطوف به دیگر ارزشهایی کنید که دل مشتریان را میبرد و وفاداری و پول آنها را نصیب شما میسازد.
۳ – محصول همهمنظوره
«نتفلیکس» چیست؟ نرمافزار است؟ پلاتفرم است؟ کانال است؟ شبکه تلویزیونی است؟ خدمات است؟ برند است؟ آنچه ما شاهد آنیم این است که محصولات روزبهروز بیشتر و بیشتر خودشان گویای خودشان میشوند و در عین حال که برند هستند، یک کانال هم هستند، یک وسیله ارتباطی هم هستند. طبیعی است که چنین تحولی، باعث تغییر در راه و رسم ما در بازاریابی، در ارتباطگیری و در فروش خدمات و محصولات میشود. خلاصه مگر نه اینکه بهترین تبلیغ، خوب بودن خود جنس است.
۴ – برندی که به آن ایمان داریم
اگر نتوانستهاید برای مشتری خود «تجربه منحصربهفردی» به همان چشمگیری «نتفلیکس» خلق کنید، ناراحت نباشید. خیالتان جمع که مشتریان همچنان مسحور تصویرهای روی پرده بزرگ خواهند بود.طبق آمار و ارقام سال ۲۰۱۵ «ترند واچینگ»، ۸۵ درصد مصرفکنندگان خواهان ارتباطات معنادارتری با برندها هستند، اما فقط ۱۷ درصد برندها این نیاز را برآورده میسازند.
به قول «سیمون سینک» نویسنده کتاب «قدرتِ چرا» همچنان بر این عبارت تأکید دارد: مردم آنچه را شما انجام میدهید نمیخرند، مردم اینکه شما چرا آن را انجام میدهید، میخرند.
اکنون وقت آن است که به طور جدی به این بیندیشید که هدف بزرگ شما از کسبوکاری که به راه انداختهاید چیست. دقیقاً چطور میخواهید جهان را به جایی بهتر تبدیل کنید؟ دلیل واقعی که کارکنان شما صبح از خواب برمیخیزند و به سر کار میآیند چیست؟
اگر هدف واقعی شما «پول در آوردن» است، مطمئن باشید که در جذب مشتری و نسل جدید کارکنان با مشکل مواجه خواهید شد.
۵ – جذابیت آفلاین بودن
وقتی همه مردم و همه چیزها مدام آنلاین هستند، نیاز ما به آفلاین بودن افزایش خواهد یافت. گرچه هم اکنون از آن سر دنیا میتوانیم با استفاده از خدمات واقعیت مجازی به شهر رم سفر کنیم یا در کنسرت زنده فلان گروه معروف شرکت کنیم، اما هیچ چیز جای تجربه مادی و حضور مادی را نخواهد گرفت و این موضوع اهمیتی بیش از پیش خواهد یافت. آوای وحش قویتر خواهد شد و کارآفرینهایی که بتوانند جهان آفلاین را به عنوان تجربههای منحصربهفرد به مشتری ارائه دهند، رونق خواهند گرفت.همچنین، رویدادها و اتفاقات کماکان نقش مهمی برای رسانهها خواهد داشت به شرط اینکه شما هم به فکر آسانتر کردن برگزاری نشستها و فراهم آوردن تجارب خاطرهانگیز در زیر چتر برند خودتان باشید.
۶ – فراتر از وسایل و تجهیزات
در آیندهای نه چندان دور، نامأنوس خواهد بود که بخش عمدهای از تعاملات ما با دنیای دیجیتال تنها به شرطی میسر باشد که حتماً همراه خودمان دستگاهها و ادوات برقی و پیچیده همهکارهای داشته باشیم و مدام بر صفحه شیشهای آنها دست بکشیم. با رشد روزافزون هوش مصنوعی، شاهد حرکت تدریجی به این سمت هستیم که کاربران برای ارتباط با دنیای پیرامون خود به جای استفاده از صوت یا ایما و اشاره، ارتباطی بیواسطه داشته باشند.
ما در حال غرق شدن در محتوا هستیم؛ چه محتوایی که دیگران خلق میکنند و چه محتوایی که خودمان خلق میکنیم. نیاز ما به سازماندهی حیات دیجیتالی خود همچنان رو به افزایش خواهد بود و شاهد نمونههای بسیار زیادی خواهیم بود که مثلاً یک حافظه دیجیتال (یک فلش مموری) را میتوان به اشیاء و مکانهای دنیای واقعی وصل کرد و این حافظهها به جای ما با آنها تعامل کنند و چیزهایی به اشتراک بگذارند.
ادامه دارد …
منبع: مدرسه همشهری
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید?در گفتگو ها شرکت کنید!