تاریخچه تیتر نویسی / مجموعه گفتارهایی از دکتر مجید رضائیان
“تیتر نویسی” عنوان مجموعه گفتارهایی از دکتر مجید رضائیان است که بخش نخستین آن به مقدمه و نقش تیتر نویسی در روزنامه نگاری اختصاص داشت.در این نوشتار نیز تاریخچه تیتر نویسی مورد بحث قرار گرفته است.
***
اساسا چرا اینقدر تیتر مهم شده است؟
من در انتقاد از آسیبهای امروز روزنامهنگاری ایران مطلبی نوشته و مدلهای روزنامهنگاری را چنین فهرست کردهام: روزنامه نگاری خبری، روزنامهنگاری تشریحی، روزنامهنگاری توسعه، روزنامه نگاری تحقیقی و بعد از اینترنت «روزنامهنگاری تحلیلی» هم اضافه شد. تا پایان جنگ جهانی دوم و دهه ۵۰ تا ۶۰ میلادی روزنامهنگاری با همه وجوه متفاوت و با سابقه طولانی که در اروپا دارد، خیلی دوسویه و تعاملی نبوده است. تیتر زده میشود ولی اول برای «مطلع کردن» است و بعد برای «قانع کردن».
حتی در روزنامهنگاری تحقیقی که مدل اصلی آن را از واترگیت میگیرند، این رویه وجود داشت. اما یک اتفاق مثبت و خوبی که افتاد و در ایران کمتر در مورد آن بحث شده «روزنامهنگاری توسعه» است. بعد از جنگ جهانی دوم که همه جا خراب شد، آبادانی و عمران، خودش را بر روزنامهنگاری تحمیل کرد و روزنامه نگاری توسعه به میان آمد. در روزنامهنگاری توسعه، تیترها به سمت (How) یا چگونگی واقعه و تشریح جزئیات رفت، اما با نگاه توسعه: در چنین شرایطی اتفاقی که برای تیترها افتاد، این بود که مدتی سردبیران روزنامهها به سمت عنصرهایی رفتند که بگویند چه اتفاقی الان افتاده و چه اتفاقی قرار است بعداً بیفتد؟
رویکردهای روزنامهنگاری در تیتر
روزنامهنگاری در تیتر، سه رویکرد دارد: اول؛ رویکرد «گذشته محور» یا خبری، دوم؛ رویکرد اکنون محور یا «رویکرد معنایی» و سوم «رویکرد پیشبینی کننده» یا آینده محور است. اگر همه اینها را بخواهیم با سه کلیدواژه تعریف کنیم میشود: رویکرد خبری، رویکرد معنایی و رویکرد فردایی.
میخواهم تأکید کنم تیترهای توسعه، بیشتر بر رویکرد معنایی سوار شدند، یعنی از خبر فاصله گرفتند که اتفاق خوبی بود. سپس در دهه ۸۰-۷۰ به بحث اینترنت میرسیم. تفاوت اینترنت سال ۸۲ تا ۹۰ میلادی در همگانی شدن اینترنت بود، البته ما در ایران کمی دیرتر به این مرحله رسیدیم. بعد آمدند گفتند حالا که اینترنت به صورت لحظهای خبرها را مطرح میکند دیگر شما صبح نمیتوانی تیتر بزنی که مثلا «بلگراد بمباران شد»، چون دیشب آنلاین این اخبار گفته شده و همه فهمیدهاند. حالا باید بگویی «چگونه بمباران شد؟» و یا «چرا بمباران شد؟»، حتی رسانه تلویزیون هم در چنین شرایطی رفت به سمت تمرکز بر روی عنصر چگونگی و چرایی و روزنامهنگاری تحلیلی.
تاریخچه تیتر نویسی و تحولات تیتر
در تاریخچه تیتر نویسی تیترها نیز یک تحول جدید پدید آمد. قبلا تحول از تیترهای خبری به معنایی بود و این بار تحول از معنایی به سمت فردایی بود که اتفاق بالاتری است. فرم و اندازه تیترها نیز کوچکتر شد تا رسید به تیترهای یک کلمه و دوکلمهای. در چنین شرایطی عنصرهای مکمل به کمک تیتر آمد. روتیتر یک زمانی در دنیا خیلی مهم بود، حتی دیدم در گذشته، روزنامههای انگلیسی دو تا روتیتر داشتند، ولی کم کم رسید به عنصری به نام زیرتیتر و خیلی گسترش پیدا کرد. عنصر مکمل بعدی، یعنی سوتیترها هم متفاوت شدند یعنی «باکس» اضافه شد و به سمت «سوتیترهای تشریحی» رفت. اما عنصر اصلی مکمل برای تیتر، «عکس» بود. عکس، جایگاه فوقالعادهای پیدا کرد و انقلابی در کاربرد عکس در کنار تیتر پیدا شد.
در چنین شرایطی، تیترهای کوتاه اضافه و تیترهای اقناعی کم شد، برای بزرگ کردنهای نامتعارف تیتر، دستبستهتر شد، ولی تکنیک تیترزنی اوج گرفت. قبل از آن در دهه ۶۰ و قبلتر، تیترهای خبری طولانیتر ولی به محتوا مربوط بودند، اگر هم کمی از محتوا فاصله میگرفتند، چون به اطلاعات متکی بودند، مشکلی ایجاد نمیکرد، اما بعدا تیترها، معنایی شد و بعد از آن فردایی، یعنی تیترهای متکی بر «اکنون» و متکی بر عنصر «پیشگیری» و آینده محوری، این اتفاق که افتاد، مخاطب احساس کرد به یک آرامش نسبی رسیدهاست و می تواند با رسانهها به تناسب تحولات روز دنیا نزدیک شود و به جواب پرسشهایش برسد.
آیا تیتر متن است یا فرامتن؟
بحث دیگری که در تاریخچه تیتر نویسی پیش میآید این است که درحال حاضر آیا تیتر را متن میدانند یا فرامتن؟ در جواب باید گفت؛ اکنون تیتر، دیگر فرامتن است تیتر فرامتن دو پایه دارد، یک پایه در ترکیب خود تیتر است که معنی میآفریند. یک پایه هم آن چیزی است که در زبانشناسی، اصطلاحاً به درون و درک مخاطب از تیتر یا همان «ذخیره ذهنی مخاطبان» برمیگردد و یا به سواد او از آنچه که در اطرافش او وجود دارد، مربوط میشود.
«ادبیات مخاطب» با «ادبیات تیتر» اینجا با هم نقطه تقارن بسیار جالبی پیدا میکنند. یعنی تیترنویس احساس کرد، که باید به زبانشناسی توجه کند. احساس کرد، باید به برداشت مخاطب از واژههایی که در جامعه وجود دارد، توجه کند. تیتر باید در آن ادبیات، زندگی کند، یعنی همزمان یک معنی در ترکیب بیافریند و یک معنی در جغرافیای ذهن مخاطب، ولی جغرافیایی متکی بر زبانشناسی، ادبیات و نیز واژههایی که در اطرافش موج میزند. شما از چیزی که مخاطب نمیداند کمتر میتوانی تیتر بزنی، بنابراین الان دیگر هدفمان مطلع کردن مخاطب نیست، الان میخواهیم مخاطب را به عنصری به نام «باور» برسانیم.
توجه به مخاطب در تیترنویسی جدید
سئوالی که اینجا پیش میآید این است که آیا میتوان گفت در سیر تحول و تاریخچه تیتر نویسی تیترها، قبل از دوران جدید، به مخاطب و «نیاز او» کمتر توجه میشده است و بیشتر این فرستنده پیام یا روزنامهنگار بوده که تعیین میکرده است چهچیزی را باید تیتر کند، یا بر چه کلماتی و عنصری تکیه کند؟ ولی در دوره جدید و بعد از اینترنت، توجه به مخاطب در زدن تیتر، تعیین کننده میشود. یعنی فقط ژورنالیست نیست که تصمیم میگیرد، چه چیزی را برجسته و تیتر کند؛ بلکه او باید توجه نماید مخاطب به چه چیزهایی حساس است؟ به چه چیزهایی نیاز دارد؟ دایره واژگانش چیست؟ چه مفاهیمی برایش مهم است؟ و سرانجام چه درکی از ادبیات واژههای تیتر دارد؟
منبع: مدرسه همشهری
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید?در گفتگو ها شرکت کنید!