۶ نکته ای که نباید در برنامه بهبود تجربه مشتری فراموش کنیم

۶ نکته ای که نباید در برنامه بهبود تجربه مشتری فراموش کنیم

در بازاریابی باید تمرکز اصلی خود را بر تجربه انسانی قرار دهیم. برنامه بازاریابی برای بهبود تجربه مشتری داشته باشیم تا مشتری را از دست ندهیم.

۶ نکته ای که نباید در برنامه بهبود تجربه مشتری فراموش کنیم

در گزارشی در سال ۲۰۱۸ گارتنر مشخص کرد که: ۵۲% از بازاریابان در استراتژی برنامه بازاریابی خود، بودجه حوزه تجربه مشتری را ثابت و یا کاهش می دهند. در حالیکه امروزه اهمیت آن در حال افزایش است!

به نظر می‌رسد این تحقیق واقعیت روشنی را نشان می‌دهد: اغلب صحبت در مورد یک موضوع ساده‌تر از انجام آن است.

جیمز گیلبرت مشاور فوربز می گوید: در یک شرکت مراقبت‌ های بهداشتی مجبور بودیم انتخاب کنیم:

مقدار قابل‌توجهی از هزینه های فناوری بازاریابی مان را کاهش دهیم.
بودجه بیشتری دریافت کنیم.

فکر می‌کنید کدام احتمال اتفاق افتاد؟

ماهها کاوش کردیم تا متوجه شویم:

کدام قسمت های فناوری با هم همپوشانی داشتند.
چه بخشهایی  استفاده نمی شدند. تا بتوانیم آنها را حذف کنیم.

با اینحال نتوانسنیم بازگشت سرمایه مناسبی را دنبال کنیم.

همه اینها  تحقق این امر را روشن ساخت:

با کاهش فناوری‌ها، ما نمی‌توانیم به اندازه کاقی کارآمد باشیم.

بنابراین،

چگونه رهبران کسب‌وکار یک استراتژی تجربه مشتری را توسعه می‌دهند؟ (در حالیکه با موتور بازاریابی در کم‌ترین مقدار اصطکاک باشد.)

پاسخ  گیلبرت ساده است:

هیچ کاری بدون ورودی از سوی مشتریان انجام ندهید.

هم چنین او می گوید:

من به اندازه کافی خوش شانس هستم که در بازاریابی مان بر روی تجربه مشتری تمرکز داریم. علت تمرکز به دلیل فعالیت شرکت نیست. بلکه باور داریم باید روی تجربه مشتری تمرکز کنیم .

همیشه توجه داشته باشید که:

می بایست در بازاریابی، تمرکز اصلی خود را بر تجربه انسانی قرار دهیم. برنامه بازاریابی برای بهبود تجربه مشتری داشته باشیم. این نکات کمک می کند تا مشتری را از دست نداد.

چند راه برای بهبود تجربه مشتری

۱.تکنولوژی

با استفاده از تکنولوژی، تجربه بهتری برای مشتریان فراهم کنید نه برای بازاریابی خود! گاهی بودجه کافی برای بازاریابی نداریم با استفاده از تگنولوژی می توان تجربه را بهینه کرد. این کمک می کند تا ایجاد نقاط اصطکاک کمتری در حوزه تجربه مشتری و بازاریابی ایجاد شود. برای مثال، قصد خروج از یک وب سایت دارید و صفحه پاپ آپ باز شود. آیا وقتی این اتفاق برای شما می‌افتد آن را دوست دارید؟ من از آن متنفرم. وقتی که به سایت های B2B می‌روم.

در حالیکه، وقتی به سایتی برای خرید هدیه می روم، پیشنهاد ارسال رایگان و تخفیف خوشحال کننده است.

۲. کانال OMNI

فقط به این دلیل که کانالی برای بازاریابی در دسترس وجود دارد، بدان معنا نیست که شما باید از آن استفاده کنید. با مشتریان خود رابطه برقرار کنید تا ارزش واقعی در تعامل با آنها بدست آورید. اجازه دهید مثالی بزنم: اتوماسیون پست الکترونیکی را انتخاب می کنیم. این عمل به معنای آن است که کار برای شما و سایر بازاریابان آسان‌تر شود.

توجه داشته باشید:

هرگز نباید مشتری بهای آن را بدهد. این ایمیل‌ها برای هزاران نفر همزمان  ارسال می شود( مهم نیست که محتوای شما چقدر عالی است). پس تبلیغات بدون هیچ ارزشی و تماس‌ها با هیچ زمینه ای انجام می‌شوند. به مردم ارزش بدهید و در عوض آن ارزش خود را بدست خواهید آورد.

ضرب المثل قدیمی می گوید: با دیگران طوری رفتار کن که می خواهید با شما رفتار شود. اگرچه کلیشه ای اما درست است.

هرکدام از ما چند ایمیل نخوانده بدون دلیلی برای باز کردن در Inbox داریم! ما حتی وقت نداریم روی آنها کلیک کنیم چه برسد که آنها را بخوانیم!

۳. گوش دادن

در واقع اگر شما سعی نکنید به مشتریان خود گوش دهیدچگونه می توانید: به آنچه می گویند عمل کنید؟  آنها را درک کنید و متوجه نیازشان شوید؟
مشتریان احتمالی خود گوش دهید اگر شما جایی برای ذخیره این اطلاعات در هنگام تعامل با آنها نداشته باشید؟

اجرای فرایندهای کوچک نظرسنجی در مورد عملکردهای شما در بازاریابی ساده اما بسیار کارگشاست.

ار آنها بپرسید: عملکرد ما در بازاریابی چگونه است؟ تمایل دارید تا بیشتر چه مواردی به شما ارایه شود؟ نظرتان در تجربه برند ما چگونه است؟
می توانید در تیم توسعه و فروش سوالاتی از این دست را از مردم پرسید و نمی توانم بگویم که چقدر بازخورد جالبی خواهید دید!

۴. محصول

همیشه تغییرات اتفاق می افتد و چاره ای جز همراهی نیست. توسعه، طراحی، نوآوری وسازگاری با تغییرات در برنامه خود داشته باشید. محصول خود را کنترل کنید. از ترندها برای خدمت بهتر به مشتریان استفاده کنید.

 ۵.الویت دهی

آیا شما صرفا فعالیت های بازاریابی که از دستتان بر می آید را انجام می دهید؟ بهتر است تمرکز بر الویت بندی بر اساس بازخورد مشتریان داشته باشیم. سوالی که می توان از آن استفاده کرد: چگونه می توانیم برای مشتریان خود سودمند باشیم؟ هیچوقت نشنیده ام که این سوال بی نتیجه و غیر منصفانه باشد.
حالا مجدد و با این رویکرد بیابید که: مخاطب شما کیست؟

همانطور که پیش تر گفته شد، این رویکرد می تواند کمک کند تا برخی چیزها که برای مخاطب مفید نیستند، حذف کنید. توجه داشته باشید در شرایط بحران این مساله نقش بسیار مهمی می تواند بازی کند.

۶.همه ما دارای حس مالکیت هستیم.

خواندن نظرات نوشته شده در شبکه های اجتماعی برندها بسیار جالب است. از آنجا می توان متوجه شد که آیا تجربه مشتری را جدی می گیرند؟ آیا تلاش های بازاریابی و پشتیبانی مناسبی دارند؟

دیدن ده ها نظر از تجربیات بد بدون پاسخ، بدون هیچ نشانه از تصمیم برند برای تغییر این تجربیات عجیب به نظر می رسد!

دردنیای دیجیتال این نوع تجربه ها در رسانه اجتماعی می تواند به ضرر وفاداری مشتری عمل کند.افراد می خواهند صدایی برای برای گفتن داشته باشند، پس به آنها این فرصت را بدهید. این متقابل برای شما هم مفید است. مشتریان خود را تشویق کنید تا تجربه های خود رابه اشتراک بگذارند. با حضورتیم شما در آنجا منجر به تعامل می شود و می توانید از این بازخوردها استفاده کنید.

اگر بتوانیم برای مشتری خود تجربه ای خاطره انگیز بسازیم دیگر نیازی به این پرسش نخواهیم داشت:

چه کاری برای افزایش تعداد مشتری انجام دهیم؟

همچنین خبر خوب دیگر این است که :

با ایجاد وفاداری مشتری از طریق تجربه مشتری (User Experience) هزینه جذب مشتری،‌ میانگین درآمد، میانگین طول عمر(life Time) احتمالا بیشتر خواهد شد. مشتریان وفادار می توانند بهترین بازاریابی را برای کسب و کارمان انجام دهند.

صادقانه عمل کنید و برنده باشید!

منبع: ای بازاریابی

شبکه پذیرش آگهی

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟

میانگین امتیازات: ۰ / ۵. تعداد امتیازات: ۰

به این خبر امتیاز دهید

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید?
در گفتگو ها شرکت کنید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *